نتایج جستجو برای عبارت :

خدایا خودت رحمی لطفا ! + بعدا نوشت :

 
خدایا مردم در حالت عادی از دست گرانی و ...دارند می میرند دیگه سیل رو براشون نیار لطفا !!
سیل به صغیر کبیر رحم نمیکنه :((
خدایا خودت کمک کن و چاره ساز باش
امشب قراره سیل بیاد مثل امروز مثل دیروز  مثل این چند روز ، خودت رحمی بفرما خدایا !
خدایا عزیزانمون رو خودت حفظ کن ! آمین

+
بعدا نوشت :
زلزله هم آمد و امتحانات الهی رو سر مردم تکمیل شد !!
مثل کابوس میمونه، مثل فیلم، مثل همه چی به جز واقعیت. اینکه شب عید دچار این وضعیتیم. امروز بعد روزها رفتم بیرون. خیابونا برای شب عید و حتی غیرعید خیلی خلوت بود. خیلی از مغازه ها بسته بودن و ماشینا رو ضدعفونی میکردن توی یه چهار راه. واقعا وضعیت بدیه. شب عیده اخه. خیلی ناراحت شدم که شب عید اینطور گذشت. عید عزیزمون. خدایا خودت کمکمون کن لطفا. خودت فقط میتونی کمک کنی. خودت حالمون رو خوب کن. خودت حال جهان رو خوب کن. ای بزرگ‌ترین و بهترین. ❤️
یادمه تو سالای هفتاد کنکور اینقدر سخت بود که غش و ضعفی و افت فشار خون  زیاد بود به طوری که پزشک و پرستار واورژانس تو مراکز امتحان آماده بودن ولی الان کنکور راحت شده ولی بازم یه عده استرس دارن با خودم میگم اگه اینایی که الان کنکوری هستند اون زمان بودن چیکار میکردن؟
هوم؟

++ بعدا نوشت :عاقا کنکوری ها اعتراض کردن که نخیر کنکور سخته . عاقا ما شکر خوردیم کنکور آسون نشده خوبه .
بسم الله الرحمن الرحیم
به علت دلایل غیر قابل ذکر از گذاشتن متن اصلی معذوریم.
این پست فقط پی نوشت دارد.
پی نوشت: دلم میخواد وقتی میرم بیرون یه قاشق با خودم ببرم چشای بعضی هارو از کاسه درآرم...
بعدا نوشت:شب رغبت هاست چه رغبتی بهتر از خواست ظهور یوسف گمگشته ی مان...
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام به همه دوستان وبلاگی عزیزم لطفا بیاید و نظر بدین و بگید چیکار کنم ؟اونای که داستان علاقه منو به سید خوندند لطفا نظر بدید.من الان سید رو توی برنامه اینستا پیداش کردم وفالو کردم و ایشون هم فالو کرد ولی پیام نداد به نظر شما من پیام بدم مشکلی داره ؟؟؟ لطفا راهنماییم کنید خیلی مهمه ؟
#لطفا -قضاوت- نکنید
پی نوشت : این وبلاگ به زودی حذف میشود اگه قرار به فراموشی فرد مذکور باشه  
یعنی می شود فردا بیایم برای این پست پی نوشت بزنم که اصلاحات فصل چهار و پنج تمام شد؟
خدایا لطفا بشود...:)
 
یک چهارم پی نوشت:))))
یک چهارم کارم دیروز تمام شد، یک چهارم بعدی هم به نظر می رسد امروز تمام شود! بله طبق معمول کار چهار روزه را یک روزه تصور می کردم و نمی شد که بشود:)
دوروز دیگر می آیم پی نوشت می زنم ان شاالله:)
 
این هم پی نوشت:) بالاخره کار این دو فصل تمام شد. تحلیل بخش کمی و بخش کیفی پایان نامه ام.
سلاااااااااااااااام سلاااااااااام سلااااااااام سلااااااااام خوبید؟ منم خوبم! جونم براتون بگه که اومدم یه خواهشی بکنم از تمام کسانی که وبلاگ منو می خونند لطفا اگه زحمتی نیست یه نظر کوچولو برا من با هر اسمی که دلتون خواست بذارید و اسم شهرتونم بنویسید حالا بعدا علتشو بهتون می گم الان خیلی فرصت ندارم باید زود برم بعدا می یام توضیح می دم می دونم براتون زحمته ولی منو به بزرگی خودتون ببخشید و این زحمتو متقبل بشید از دور روی ماه تک تکتونو می بوسم
همکاری داشتم که دهه  هشتم زندگی خود را سپری می کرد... 
یک روز در دفتر کارمان در لابلای حرف هایش حرف های شیرینی را بازگو کرد و دلم نیامد  از آن حرف ها نوشته ای را انجا نگذارم.
میگفت :
 کودکان را مستقیم نصیحت نکنید. معمولا ما آدم ها از نصیحت مستقیم خوشمان نمی آید.
  می گفت "با رفتار خود فرزندانم را نصیحت می کنم"
و اگر میخواهی به آنها بفهمانی که کتاب بخوانند ، خودت کتاب بخوان 
خودن سیگار نکش تا آنها سیگار نکشند
خودت مشروب ننوش تا او ننوشد.
خودت زیبا س
زندگی من این شکلی شده یا داره شکل خودشو میگره اونم این که برای ادامه بقا باید قید یه سری چیز هارو بزنی . بیشتر کار کن ، کمتر آدم ها رو ببین . ( وقتی که داری عذیت میشی بهانه واقعی پیدا کن )پول به اندازه یا بیشتر داشته باش تا خرج خودت رو داشته باشی . ( به دست کسی نگاه نکن پول داشته باش و محتاج منت کسی نباش ) توو تصمیمات زندگیت بهترین و بدترین اتفاقات زندگیت رو خودت انجام بده تا نیاز نباشه بعدا کسی رو مقصر بدونی . میدونی زندگیت همش مال خودتو پس جوری زند
میگفت تو خودت ، قلب خودت رو زیادی ناراحت میکنی . میگفت با خودت جوری رفتار کن که یه عاشق با معشوقش ! مگه عاشق انقدر معشوق رو اذیت میکنه بهش گیر میده ؟
آخرش هم گفت قلبت رو برای کسایی که دوستت دارن ، نگه دار لطفا !
مجبور شدم بگم چشم ... نگم چشم زنگ میزنه فحش میده
 
یعنی می شود فردا بیایم برای این پست پی نوشت بزنم که اصلاحات فصل چهار و پنج تمام شد؟
خدایا لطفا بشود...:)
 
یک چهارم پی نوشت:))))
یک چهارم کارم دیروز تمام شد، یک چهارم بعدی هم به نظر می رسد امروز تمام شود! بله طبق معمول کار چهار روزه را یک روزه تصور می کردم و نمی شد که بشود:)
دوروز دیگر می آیم پی نوشت می زنم ان شاالله:)
یک روز از خواب بیدار می شوی نگاهی به تقویم می اندازی!نگاهی به ساعتت،
و نگاهی به خود خودت در آینه،
و می بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست...
لباس های اتو کشیده غبار گرفته مهمانی ات را از کمد بیرون می آوری
گران ترین عطرت را از جعبه بیرون می آوری و به سر و روی خودت می پاشی
ته مانده حساب بانکی ات را می تکانی و خرج خودت می کنی
یک روز از خواب بیدار می شوی
و به کسی که دوستت دارد بدون دلهره و قاطعانه می گویی
صبح بخیر عزیزم وقت کم است لطفا مرا بیشتر دوست
تردید داشتم که بیام و بنویسم در موردش. در مورد یه حسرت بزرگ که از جنس یک خواهش عمیق است. 
از گذشته شروع میکنم، از آن افکار اشتباه و راضی شدن های تطبیقی به اصطلاح شرایط. اگر بگویم راضی شدم به چیزی که شرایطش را خودم ساختم، حرف راست است. اگر بگویم که اجازه دادم شرایط محیط رویم تاثیر بگذارد اشتباه نگفته ام. اینی که اسمش را می گذارم شرایط، حاصل جمع تمام رفتارهای خودم بوده است. زمان می گذرد و می رسد لحظه دیدن حاصل کشته هایم. از سرزنش کردن خودم خوشم نمی
این دنیا ی مدال المپیاد، ی کنسرت جولیا پطروس و سه هزار دلار پول بهم بدهکارهپ.ن۱:میخواستم بنویسم کنسرت جولیا پطروس با دوست دختر مهربون لبنانیم بعد دیدم من ک اهل اینجورکارا نیستمپ.ن۲:بعد کنکور یادم بندازید ی مقایسه درمورد کنسرتهای اونا و کنسرتهای ما داشته باشم و ی بخشایی از کنسرت ۲۰۱۶ش روبذارمپ.ن۳:اینکه چرا الان نمیذارم یکیش بخاطره اینه ک درس دارم میخونم ودوم اینکه آهنگه عربی با لهجه لبنانیه و احتمالا عربی‌تون اندازه من خوب نیس(صرفا واسه ش
امروز صبح که بیدار شدم یه موج ناامیدی عین یه کاور نامرئی تمام بدنم رو پوشونده .ممکنه حالا که دوازده ساله ایی این نامه به نظرت خیلی تلخ و مسخره بیاد و بگی من هیچوقت این کارا رو نمیکنم اما باور کن من بیست و چند سال بعد میدونم که همه این کارا رو میکنی.پس گوش کن بچه من صلاحت رو میخوام.
امیدوارم هنوز ماجرای *مو پر* برات پیش نیومده باشه ولی یه پسری تو کوچتون هست که ب عاشقش میشه و میره به همه میگه تو بودی نتیجه میشه اینکه کلی لیچار میشنوی و تصمیم میگیری
امام باقر علیه السلام: از امروز و فردا کردن بپرهیز؛ زیرا آن دریایى است که هلاک شوندگان در آن غرق می شوندإیّاکَ وَالتَّسویفَ، فَإِنَّهُ بَحرٌ یَغرَقُ فیهِ الهَلکى تحف العقول، صفحه 285
امروز و فردا کردن و کار امروز رو به فردا انداختن...یعنی همینکه می خواهی دیگه نمازهات رو اول وقت و با حضور قلب بخونی یا نمازهات رو با توجه وبا همه وجود بخونی یا می خواهی نمازهات رو به جماعت و در مسجد بخونی ولی می ذاری برای بعدا... یعنی همینکه می خواهی هر روز قرآن ب
خیلی اتفاقی داشتم پیامک های گوشی قبل خودم رو پاک میکردم (بعد از مدتها روشن کرده بودم)، به یک پیام بر خوردم. پیامی که شب عروسی محمد در شهریور ماه برای خودم تایپ کرده بودم. از جنس پیام خوشم اومد. دوست دارم برای خودم در این وبلاگ به یادگار بمونه. حس اون شب رو یادمه. اینکه بعد آموزشی باشی و کار درست و حسابی نداری، عشقت هم گذاشته رفته و هنوز اکسپت دکترا هم نداری...
پیام این بود:
"ببین دقیقا اینقدر بریز و بپاش کرده که ذهن تو و امثال تو رو نابود کنه. تو رو
فکرکن یکی که نمیشناسی
میاد ۲۷۰ بهت پول میده و میگه به کارتم‌ پول لازم دارم
لطفا اگه میشه، اینو بزنین به کارتم
و تو با دستای خودت، بجای ۲۷۰، ۲۷۰۰ واریز میکنی به کارتش
و‌شب توی حساب کتابت متوجه میشی چه گندی زدی
و فرداش هم تعطیله و نمیتونی بری بانک شماره طرفو پیدا کنی
و تا پنجشنبه که شاید بتونی باهاش تماس بگیری
باید به خودت ناسزا بگی که آخه خره نفهم
چرا خودت، خودتو به .... میدی!
 
آدما هیچوقت از تو توضیح نمیخوان! پس در هر شرایط و موقعیتی درست ترین کار رو انجام بده و طوری پرفکت (در حد خودت) عمل کن که جایی برای نگرانی در مورد  نظر دیگران نمونه. هیچوقت و هیچوقت به بهانه اینکه بعدا توضیح میدم! یا اگه پرسیدن توضیح میدم، ناقص عمل نکن و یا از ارزش‌های خودت دور نشو. تو هیچ زمینه‌ای.
سلام! خیلی دوست دارم همه ی دوستان شرکت کنند. البته این دوست داشتن من دلیل بر این نیست که حتما شرکت کنید.
دو تا سوال میپرسم و از شما خواهش میکنم که به دو سوال پاسخ بدید. 
اصلا انتظار جوابِ منطقی ندارم. هدف میزانِ سنجشِ تخیل، و قدرتِ طنزپردازیِ دوستانه و بس.
لطفا شرکت کنید. ناشناس رو فعال میذارم ولی ترجیحم اینه که خصوصی جواب بدید ولی ناشناس نه. نظرات هم پس از تأیید نمایش داده میشوند.
+این ناشناس رو برای دوستانی که قصد اهانت دارن باز میذارم . چون خی
من در خط به خط دفتر چشمان تو یک دنیا مکر و حیله‌ی عاشقانه می‌بینم!
گویا که مردمک چشمانت دانه، پلک و مژ‌ه‌هایت دام و چشمان من بی‌تاب هم صید...
.
پی‌نوشت: تا میای که خودت رو قانع کنی که سمتش نری، آروم آروم از کنارت رد میشه و میگه که من هنوز هستم! اگه میتونی منو بگیر!!!
پی‌نوشت: به قابلیت تشخیص فقط با احساس حضور رسیدم!
حفظ ایمان آسون نیست.
رندی میخواد
بلا رو تاب آوردن 
خدایا لطفا خودت رو از ما نگیر
باقی سختیها قابل تحمل هستن.
هزار سختی اگر برمن آید آسان است
که دوستی و ارادت هزارچندان است
لطفا ما رو در زمره ی اونها قرار بده که از تو به غیر از تو ندارند تمنا.
بهشت ارزانی اهلش. 
سلام به همگی
یعنی مردم از خستگی
از صبح ساعت ۹ تا همین الان که ساعت ۳ بعد از ظهر هستش درگیر مهمون ها بودم 
قدمشون روی چشم ولی تو رو خدا قبل اومدن یه زنگ بزنید 
خواهشا شما هم که داری این متن رو می‌خونی بعدا اگه خواستید برید مهمونی بیست دقیقه قبلش یه زنگ بزنید باور کنید ثواب داره 
امروز یکهو سی چهل تا مهمون اومدن خونمون !!!
مهمون هابی که اصلا با هم جفت و جور نبودن 
لطفا قبل اومدن زنگ بزنید
  
خوشحالم تو این برهه زمان که زندگی میکنم ؛  نادان نیستم !!
خدایا هزار مرتبه شکررر !!
 
بعدا نوشت :
برای کسانی خیلی بهشون برخورده از دانایی خودم حرف زدم و شاکر خدا بودم 
و تو کامنت خصوصی منو مورد عنایت خودشون قرار دادن بگم که آری من همچنان میگویم خدا رو شاکرم از اینکه دانام ! از چه بابت دانا هستم ؟! به زعم خودم دانام چون  حداقل میدانم در این
مملکتم  چه میگذرد و تا حدودی به لطف مطالعه زیادم در زمینه سیاست و کتابهای دینی ، 
اجتماعی  میدونم روزگا
گاهی حرفهایی هست که توی دل آدم سنگینی میکنه و دلت میخواد با یکی در میون بذاری که دلت آروم تر بشه. خودت آروم تر بشی. و هر گوشی پیدا نمیشه برای شنیدن اونا و هر چشمی برای خوندنش. چه خوبه که آدم حرف بزنه. تا آروم تر بشه. تا سبک تر بشه.  چه خوبه که میشه نوشت.
 
مامان من همیشه میگفتند :
آدم ها چی از دشمنی بدست آوردن که با دوستی نمیتونن بدست بیارن؟!
موافقین ؟!
     

+
با هم مهربان باشیم و رو به دوربینِ نگاه خداوند ، همگی  لبخند بزنیم و بگیم سیب :)

+
  
بعدا نوشت :
۱۳ نوامبر روز جهانی مهربانی بود .
من دیروز از خودم تعریف نباشه با وجودی که نمیدونستم روز مهربونی است 
خدا رو شکر از اول صبحش تا آخر شب مهربان بودم :)
خودخواهی آنقدرها هم سخت نیست؛کافی است حرف کسی را نشنوی، حال کسی را نفهمی، حس کسی را درک نکنی، ذهنت فقط و فقط به خودت فکر کند و جز راحتی خودت را نخواهد.وقتی در همه چیز و همه حال و همه جا و همه کار، فقط خودت را دیدی - چه خودآگاه و چه ناخودآگاه- خودخواهی.وقتی از خودت نگذشتی برای کسی، وقتی همیشه و در هرجا و در هرحال خودت را در اولویت خواستی و هوای خودت را داشتی و غیر خودت را ندیدی و نفهمیدی، خود خواهی.به همین راحتی!
یک نوع پشیمانی هست که از همه بدتر است ، آن هم پشیمانی ایست که وقتی دلت از آدمی که به تو نزدیک است گرفته ، می روی و پیش یک آدم دیگر یک سری اراجیف سر هم می‌کنی در مورد دل گرفتگی ات تا خودت را سبک کنی . این احساس پشیمانی خیلی فجیع و دردناک است . مخصوصاً اگر طرفت را خیلی دوس داشته باشی و آن کسی هم که پیشش درد و دل کردی آدم نامحرمی باشد و بعدا از حرفهایت علیه خودت استفاده کند.
ب.ن: به نظرم این اتفاق جزو لجن ترین و منفور ترین رفتار هایی است که در آدم ها میش
یکی از بدترین چیزها تو زندگی می‌تونه این باشه که تو نتونی خودت باشی. یا خودت بودن رو بد بدونی، یا از خودت بودن خجالت بکشی، اما از اون‌طرف هم هرچقدر با خودت کلنجار میری بازم نتونی با نیت الهی و خالصانه "خودت" رو مخفی کنی و به آدم خوبه‌ی ماجرا تبدیل بشی!
مثلا من نمیتونم به بچه‌ی کسی که هیچوقت حتی پنج هزارتومن به بچه‌م عیدی نداده، ده سال متوالی بیست هزارتومن عیدی بدم! نمیتونم چشمامو ببندم و فی سبیل‌الله عیدی بدم! بعد خیلی از خودم بدم میاد که اه
بعد از این به ندرت اینجا مینویسم شاید هم حالا حالاها ننویسم و بیشتر در وبلاگی جدید خواهم نوشت...
با آدرس جدید دنبالتون میکنم تا اگر خواستید دسترسی داشته باشید بهم...
ممکنه یه مقدار طول بکشه تا همه رو دنبال کنم
التماس دعا
بعدا نوشت:تا دو سه روز آینده اگر کسی تمایل داشت آدرسم رو داشته باشه و من دنبالش نکرده بودم همینجا اعلام کنه تا ترتیب اثر بدم...
برای هر کاری هر تصمیمی هر معامله ای قبل از انجامش برای خودت بعدش را در ذهنت ترسیم کن به خودت بگو
خوب این کار را هم کردم که چی بشه؟
به خودت جواب سوالت را بده ببین خودت از جوابت قانع میشی خوبیش اینه خودت که به خودت دیگه دروغ نمیگی این خودت خوده واقعیته نه اونیکه در فضای مجازی دوست داری برای بقیه ژستشو بگیری 
این که چی بشه؟یا خوب بعدش چی؟
خیلی کمکت میکنه
پیش نوشت مهم: اساسا تصمیم نگرفتن (منظورم
عقب انداختنشه) خودش یه نوع تصمیم گرفتنه. بعضی وقتا خودمونو به در و دیوار
میکوبیم که تصمیم نگیریم، یا حداقل یه تصمیمی بگیریم که بتونیم بعدا اگه
نتیجه اش خوب نشد مسئولیتشو گردن کس دیگه ای بندازیم.
پیش
نوشت 2: به شخصه همیشه سعی میکنم تو این جایگاهِ مسئولِ تصمیم های دیگران
قرار نگیرم، همیشه هم ساده نیست ولی معمولا یه خودت میدونی آخر حرف هام
اضافه میکنم! :))
اصل
مطلب: یه تعداد معدودی از افراد هستن در زندگ
ونیز امام صادق ع فرمود مردی بابی ذر نوشت  ای اباذر چیزی از علم چیزی از علم بمن تحفه بده در جوابش نوشت  همانا علم بسیار است ولی اکر بتوانی بانکه دوسش داری بدی نکنی انرا بکن  انمرد گعت ایا. تا کنون کسی را دیده ای که بانکه دوسش دارد. بدی کندگفت اری  تو خودت را از همه کس بیشتر دوست داری و چون نا فرمابی خدا کنی بدان بدی. کنی بدای بد کرده ای
با یکی از بچه هامون تو اینستا در مورد یه چی حرف می زدم
رفتم حموم برگشتم
اینستام ریده
پیامای طرف اومده ولی نمیشه ببینم و جواب بدم
با طرفم رودروایسی دارم موندم چه کنم
فاک‍♀️
قبلا هم اینجور شده بود
بعده یه روز درست میشه
الان میگه این یارو چه بی شعوریه ها :/

بعدا نوشت:درستش کردم✌️
توی سفرمان چندجایی حس کردم افسردگی دارد و مواد مصرف میکند.
برایش نوشتم: سفر که بودیم حواسم بهت بود گاهی. گفت خب تو که حواست بوده چه نتیجه ای گرفتی؟ نوشتم: این نتیجه که بدوعم بیام بهت بگم مواظب خودت باشی❤
حواسم بود که پیامم میتواند لاس باشد ولی فضا داشت کی از همه عاقل تره میشد و لازم بود تعدیلش کنم. نوشت: عزیز منی شما خااااااانم❤
حساب کار را کردم. 
کمی بعد نوشت: میدونستی چپ چپ نگاه میکنی جذاب تر میشی؟ 
حرف هایی که باید در مورد افسردگی میزدم را ز
گفتگو من و فکرم
- حدودا یکساعته از کمر درد خوابیدم.. 
+چرا کمردرد؟؟!!
-چون شستن دیوارای حمام مونده بود و امروز این کار را انجام دادم ولی توی این خم و راست شدنها، کمرم بدجور گرفت
+اخه برای کی؟ برای چی؟ برای کسانی که اصلا حالیشون نیست و حتی نمی فهمند تمیز شده یا نه
- :/
+ بی مسئولیتی و تحقیر و کِنِف کردنت را تا کی میخوان ادامه بدن و بهشون توجه نکنی و با بغض و اشک توی خلوت خودت سر کنی؟؟
تا این ساعت حتی کارای روتین خودت را انجام ندادی
- دیروز، یه ناهار نپخ
باید به بعضی ها گفت که لطفا و خواهشا کارها و رفتارهای خودتون رو به روشن فکری نسبت ندید.باید به این بعضی ها گفت که ارزش این کلمه رو پایین نیارید لطفا.اول یاد بگیر روشن فکر یعنی چی،یاد بگیر چه طور باید روشن فکر بود بعد بگو من روشن فکرم.بعد این صفت ارزشمند رو به خودت نسبت بده.
دیگه اینجا نمینویسم کسی دوست داشت میتونه تو اینستاگرام یا کانال تلگرام دنبالم کنه

آیدی اینستا:

masoudyahyaei71@

کانال تلگرام:

besoyeroshd@
فقط در صورت دنبال کردن خوشحال میشم بدونم با کدوم بزرگوار در ارتباطم
بعدانوشت:به پیشنهاد خانم سوته دلان کانال به پبام رسان ایتا منتقل شد
پاشید گمشید بیاید نوشت:خب از این پی نوشت مشخصه که باید گمشید بیاید کانال ایتا الان کلا خودمم و دو نفر دیگه
خدایا لطفا یه راه چاره بذار جلو پام 
خدایا لطفا این حجم بی‌عقلی های منو خودت مانع شو
آخه با کدوم عقلم صبح و عصر پس فردا رو عوض کردم و امروز صبح و عصر کردم خودمو؟ فردا صبحم! در حالیکه روز بعد پس فردا عصرم! و دیشب اون همه حالم بد بود! و الان دوباره خودمو تبدیل به همون موجود دیشب کردم 
دوباره تهوع :'( 
بعد از پست خانم ابارشی که تاکید ویژه ای به خاطره نویسی داره هر شب سعی می کنم بیام این جا و از اتفاقات خوب روزهام بگم ولی بعضی روزها از زیر کار در میرم موکول می کنم به بعدا
به قول یه دوست این بعدا های من هیچ وقت نمیان
این چند روز یه عالمه فیلم خوب دیدم.
از فیلم هایی که امسال اسکار گرفته بودند تا بعضی فیلم های دیگه
١- کتاب سبز green book- در مورد تبعیض نژادی - زندگی یه پیانیست سیاه پوست- دیالوگ های فوق العاده ای داره
٢- مدرسه شبانه night school- بیشتر شبیه تبلی
یه وقتایی یه جورایی یه کسی به یه موقعیتی می رسه و حد خودش را فراموش می کنه. به این افراد چی می گید؟
 
آیا واقعا ما وقتی با این افراد برخور می کنیم بهشون میگیم که حد خودت را بشناس؟!
 
آیا واقعا درسته که بگیم؟
 
وقتی این افراد در جایگاه های مدیریتی قرار میگیرند چی؟ آیا ما بهشون گوشزد می کنیم؟ یا فقط چاپلوسی می کنیم؟
 
چرا؟ واقعا چرا؟
به کمکتون احتیاج دارم برای کرسی آزاد اندیشی دانشگاه...
موضوع بحث:مخالفت با حجاب اجباری
 
دلایل و مضرات و فواید حجاب اجباری و....
 
نظراتونو بنویسید لطفا
 
.
.
.
من به شخصه حجاب دوست دارم البته چادر نه! یه حجاب خوب به دور از جلوه نمایی!
اما مخالف حجاب اجباریم ودلایل زیادی دارم که میذارم بعدا میگم
 
شنبه هفته آینده نتیجه بحثو مینویسم...
 
پیشاپیش از همکاری شما ممنونم
از اینکه همه چیز از کنترل من خارجه متنفرم یسری چیزهایی هست که نه میشه با کسی درمیون گذاشت نه میشه نوشت هیچ کاری باهاشون نمیشه کرد این ها همون چیزهایی ان که باعث میشن یهو هق هقت اوج بگیره و دستات بلرزه و هی به خودت بگی هیش هیچی نیست خوب میشه درستش میکنیم و بدونی که نمیتونی هیچ کاری بکنی که درست شدنی نیست 
و بدتر از این مشکلات تردید و ایمانیه که تو به خودت از دست دادی تو به خودت ایمان نداری که حتی بتونی تشخیص بدی این مشکلات واقعا مشکلن ؟ یا تو مشک
نوشت : ما نسل سوخته بودیم، ما هیچ از زندگی نفهمیدیم، حالا اگر به گوشه ی دیگری از این دنیا هم پرت شویم، بوی گوشت سوخته ما گند می زند به همه چیز. همه زود می فهمند که ما زشتیم، پلشتیم، هنوز کال بودیم که پوسیدیم و لهیدیم.
نوشتم : تند نرو! از هر که بپرسی خودش را تباه می داند. انگار کوره ی آدم سوزی، راه ادامه ی زندگی هر آدمی ، از پس زایش اوست. همه از دم نیستیم انگار. خیال نکن تنهایی در این تن بی تقصیر. هزاران قطره چون تو تا به خود بیایند و لذت همنشینی برگ ه
بعضی چیزا رو میشه بعدا هم بدست آورد. میشه از یه‌راه دیگه هم بدست آوردش، فقط از یه‌راه و یه‌مسیر نیست. ولی آویور، حواست پرت نشه‌ها! یه‌سال و چندماه دیگه، نیاد که بگی امسال زدم به جاده خاکی و منتظر سال بعد باشی‌ ها! من میدونم. توام میدونی که چیزی که میخوای یه‌راه و یه‌مسیر داره. پنج رو بکنش شیش! از هر راهی که میخوای باید به اون یه‌مسیر برسونی خودتو. نذاری واسه چیزای الکی، املتت چشم به راه و منتظر بمونه ها! املت و روپوش و استتسکوپ، صبور نیستنا.
سبزی پلو با ماهی شب عید رو خوردیم. به به و خداروشکر. انشاا... سال ۹۹ پر باشه از خوشی برای همه ی همه. اونقدری که همه بگن تمام غم هایی که از اول عمرمون داشتیم رو یادمون رفت. همه چی رو فراموش کردیم و خوشیم و خوش و خوش و خوش. انشاا... . خدایا از تو میخوام که تو میتونی همه چیو. همه چیو.
 
 
بعدا نوشت: من واقعا امیدوار و خوشبینم! مثل قبلا! خب خدا رو هزار مرتبه شکر. انشاا... همیشه هممون شاد باشیم. :)
هستی عزیز، سلام!
امیدوارم حالت خوب باشد. امروز دلم برایت تنگ شده و تصمیم گرفته ام برایت چیز هایی را بازگو کنم که بعید می دانم به یاد داشته باشی.
اول از همه اینکه، لطفا لطفا لطفا گاهی سری به خودت بزن دختر! میدانی چند وقت است که منتظرم در چوبی و قدیمی خانه ام را به صدا در آوری تا با هم چای خوش عطر لاهیجان بخوریم و از هر دری سخن بگوییم؟ انقدر هم تقصیر را گردن مدرسه ات نینداز!
هرچند، هم اکنون که از حل تمارین عربی ات زده ای و در حال نوشتن نامه ای به خود
هستی عزیز، سلام!
امیدوارم حالت خوب باشد. امروز دلم برایت تنگ شده و تصمیم گرفته ام برایت چیز هایی را بازگو کنم که بعید می دانم به یاد داشته باشی.
اول از همه اینکه، لطفا لطفا لطفا گاهی سری به خودت بزن دختر! میدانی چند وقت است که منتظرم در چوبی و قدیمی خانه ام را به صدا در آوری تا با هم چای خوش عطر لاهیجان بخوریم و از هر دری سخن بگوییم؟ انقدر هم تقصیر را گردن مدرسه ات نینداز!
هرچند، هم اکنون که از حل تمارین عربی ات زده ای و در حال نوشتن نامه ای به خود
برای داشتن یک زندگی آرامو پر از عشق؛اول عاشق خودت شو،خودت را تماشا کن،برای خودت شعر بنویس،خودت را ستایش کن ...عاشق خودت که شدی؛یاد می گیری آدمِ درستی را برای عاشقی انتخاب کنی،عاشق خودت که باشی دیگر عاشق کسی که فقط عذابت میدهد نمیشوی،عاشق خودت که باشی آنی را انتخاب میکنی که آغوشش امنیت و لبخندش آرامش است،دوستت دارد و به تو احترام می گذارد ...اگر از زندگی عشق میخواهی،اگر از آدم زندگی ات عشق میخواهی،اول باید عاشق خودت بشویتا به جهان بگویی؛این
این فیلم که فقط دیدن اسمش تمام دوران حماقت مو اورد جلو چشمم و اشکمو دراورد.
بچه ها دنیا دوست داشتن و عشق به نظر من همینه.
چی؟
 
لالالند با یه جریان خیلی عاشقانه و باور پذیر نه چرت و الکی شروع میشه و به نظر ادم خیلی منطقی میاد که این دو ادم به هم میرسن و مشکلی نیستش.
ولی چیزی که ادم رو ناراحت میکنه اینه که در واقع مییسنه اصلا اصلا اینطور نیست. و تمام تصوراتش کسشر و هپروت بوده.
فیلم خیلی واقعیه‌. ایده ش کاملا واقعیه.
تو فکر میکنی یه نفر حاضره جونشو ب
هزاران چیز میاد واسه نوشتن و میره. میاد میره هی نمینویسم  مهم ها گم نشن لابلای شلوغی
یه موقع هایی بعضی از پست ها هستند ک وقتی مینویسمشون پیش خودم میگم انقدر مهمه ک نمیخام تا مدتها چیزی بیاد روش و قدیمیش کنه و از نظر بندازتش. اون پستها همیشه مهم میمونند فقط لابلای شلوغی گم میشن...
امشب دوست داشتم سلامی هم بکنیم ب خدا و ازش بپرسم هی حواست هست ب زندگی من یا نه؟ حالیته چی میگم ؟ نخند دهه . نه حالیت نیست
ناراحتم عصبانی ام از کی ؟ از خودت اره از خودت فق
 
دلبری کن برای خودت جانم .یک روز هم برای خودت باش .برای خودت آواز بخوان .قربان صدقه خودت برو .حواست به جزئیات خودت باشد .چقدر خودت را بلدی ؟!حال و احوال افکارت چطور است ؟دلت هوای چه کسی را کرده ؟خوب من ؛ کمی برای خودت وقت بگذار .غم ها و کینه هایت را بنویس و تا جایی که ممکن است ریز ریز کن!حیف است خودت را در گیر این همه احساسات بی نتیجه کنی .تا کی چشم هایت آرامش را کم داشته باشند ؟کمی خودت را بلد باش .مهربان باش با خودت .تو باید تکیه گاه امنی برای خود
" خواهرشوهر چی کار می‌کنه؟ [همراه با خنده‌ی طعنه‌وار.] "
در راستای سوالاتی که این روزها ازم پرسیده می‌شه؛ باید عرض کنم خدمت‌تون که این چیزا گفتن نداره، ولی در حال برنامه‌ریزی یک قتل تروتمیز هستم. قطعاً تا الان هویت مقتول رو حدس زدین.
 
 
پی‌نوشت: واقعاً خواهرشوهرها فشار زیادی ُ تحمل می‌کنن. بیاین تمیز کنیم این تاریخِ خراب‌مون ُ. 
پی‌نوشت دو: لعنتی! این اولین‌باره که یک صفت این‌قدر پررنگ می‌شه که روی اسم‌م سایه می‌اندازه. آه.
پی‌نوشت
با خودم قرار گذاشته بودم اگر سر موقع به برنامه ام برسم یک اپیزود از سیزن جدید peaky blinders را به خودم را به خودم جایزه بدم.
 
زودتر از موعد به برنامه ام رسیدم...
 
+یک فاتحه هم برای روح*** بخونیم که روش کراش داشتم ولی سوراخ سوراخش کردن نامردا!
 
بعدا نوشت:کُشته ی عمّه پالی ام...لعنتی خفن خوش استایل باکلاس:)
 
 
دلم برای دیدنش تنگ شده. برای در آغوش گرفتنش هم. دلم می‌خواهد باز روی چمن‌های پارک بنشینیم و از برنامه‌هایمان برای آینده حرف بزنیم. از خام بودنمان در گذشته. توی خاطرات قدم بزنیم و بگوییم «یادش به خیر! چه زود گذشت!» چون واقعا انگار همین دیروز بود که سال 2011 بود و آلبوم چهارم اوریل لوین منتشر شده بود. انگار همین دیروز بود که توی پارک و کوچه‌های رشت، اسکیت‌برد تمرین می‌کردیم. برایش نوشتم: «از طرف من خودت رو بغل کن.» چشم‌هایش قلبی و شد و برایم نوش
خیلی چیزها هست که میشود در موردش نوشت و اینکه چرا نمی نویسم هم دلیل خاصی ندارد :) کمی تنبلی و کمی از خیلی چیزهای دیگر :) 
زندگی به تندی خیلی کند! می چرخد :) 
از همه رویدادها که بگذریم می رسیم به حس خوبی که از شنیدن اسمم می گیرم :)  احساس میکنم یک جور آشتی و آشنایی با خود است. بس که همیشه با اسم فامیل خوانده شده بودم. 
شاید درک این موضوع برای بقیه کمی مشکل باشد، ولی وقتی اسمت از اسامی خاص هست که در کشور خودت هم روتین نیست ولی اینجا با آهنگ درست تلفظ می
لطفا به این کلن بیایید تا از دیگران والاتر باشیم...
لطفا در این کلن موندگار باشید تا این کلن از کلن دیگران والاتر باشد...
لطفا افراد اینوات بدید برای کلن تا کلن از کلن دیگران والاتر باشد...
لطفا این کلن رو ترک نکنید تا از دیگران والاتر باشیم...
با تشکر
هیچ وقت ،هیچ وقت سعی نکن خیلی به حریم خصوصی یه سری ادم ها نزدیک بشی...
این چیزیه که همیشه میگم‌به خودم،  ولی خب آدم با آدم فرق داره ، سه چهار نفری که باهاشون میری بیرون ، نون و نمک هم دیگر رو میخورین، و باهم صحبت میکنیم و به حرفاشون گوش میدی که مثلا نرو سر کلاس و  درس نخون و اینا ، بخاطر حرمتی که براشون قائلی ، 
بعد به خود اجازه میدی باهاشون راحت تر باشی ، بعد میبینی که نه...! اونا دستت رو گذاشتن تو حنا...نمیخوان مثل خودت باهاشون راحت باشی... ،اینا ر
نوشت : ما نسل سوخته بودیم، ما هیچ از زندگی نفهمیدیم، حالا اگر به گوشه ی دیگری از این دنیا هم پرت شویم، بوی گوشت سوخته ما گند می زند به همه چیز. همه زود می فهمند که ما زشتیم، پلشتیم، هنوز کال بودیم که پوسیدیم و لهیدیم.
نوشتم : تند نرو! از هر که بپرسی خودش را تباه می داند. انگار کوره ی آدم سوزی، راه ادامه ی زندگی هر آدمی ، از پس زایش اوست. همه از دم نیستیم انگار. خیال نکن تنهایی در این تن بی تقصیر. هزاران قطره چون تو تا به خود بیایند و لذت همنشینی برگ ه
اون روز به خانوم الف گفتم که جمعه ولنتاینه.
یه آهی کشید و گفت: "هعیی، یکی هم نیست یه شاخه خرس برای ما بخره..."
کلی خندیدم. گفتم: "یه شاخه خرس دیگه چه صیغه‌ایه؟"
خودشم خندید: "بابا می‌خواستم بگم یه شاخه گل، دیدم خرس باحال‌تره، این‌جوری شد!"
دوشنبه یکی از بچه‌ها گفت: "برنامه‌ت برای ولنتاین چیه سولویگ؟" گفتم: "یه مجلس عزا داریم به یاری خدا، از ساعت چهار تا شیش. درمورد مکانش بعدا تصمیم می‌گیریم." (شوخی کردم. معلومه دیگه؟) 
قبل از خداحافظی به خانوم الف
 
امروز یک ساله شدم و پاکه پاک .
خدایا مرسی و شکرت بخاطر اینکه کمکم کردی که تو راه توبه قدم بردارم و تا یکسالگی و ایشالا
تا آخر عمرم با لطف خودت راهم رو ادامه بدم.
 
دم ظهر خیلی حرف زدم ولی پستم پرید .
ولی در اینجا جا داره از دوستان عزیزی که منو ندانسته تو این راه توبه ام همراهیم کردند نام ببرم و ازشون تشکر کنم.
دوستانی که تو این سال همراه من بودند و با دوستی و رفاقتشون منو تو راه توبه ام 
(اونام نمیدونن خطایم چی بوده و هیچوقت هم متوجه نخواهند شد
دعا کنید عمری باشه !من فردا برم و چندماه دیگه برگردم 
و برای نوبت بعدی دکترم برم حال اون منشی بی فرهنگش رو بگیرم
بعضی وقتها در برابر بعضی آدمها نباید سکوت کرد ، نباید با جمله ی "در شان من نیست" خودت رو قانع کنی
باید به بعضیها بفهمونی چخبره
بعدا میام کاملتر مینویسم.
جدا از اینکه هیچ وقت تو وبلاگم زیاد فعال نبودم :) ( نه جان من ادعای فعال بودنم بکن! ) — شمایی که نیشتو باز کردی و تو دلت داری به من می خندی ! اره شما ! حواسم بهت هستا. جمع کن لب و لوچه تو :| — ولی خب مهر ماه بود که استارتشو زدم ( الان که چی؟  باید خوشحال باشیم مثلا؟ )
روی صحبتم با کساییه که منو اینجا می خونن یا قبلا می خوندن و حتی شمایی که بعدا میای می خونی :) ( یعنی میخوای بگی هنوز کسی بهت سر میزنه؟ )
اقایی که یواشکی اومدی سر زدی اینجا و فکر کردی من نفهمید
هوالرئوف الرحیم
ااگر بخوام بگم چقدر اتفاقای جورواجور افتاده این چند وقت، انگشتم از کار می افته. ولی اتفاق امشب دیگه مصمم کرد بیام بنویسم.
خانه ی ما برام این پیام رو داشت که :
"اگر دخل و خرج با هم نمی خونه، دخل رو باید بزرگتر کنی."
ایده ای که مدتها بود باهاش عشق بازی کرده بودم رو یک شب تا صبح چکش کاری کردم و صبح به عنوان سرمایه گذار به سمع و نظر رضا رسوندم و بدون تشویق بهم گفت:
"باشه؛ شروع کن ببینیم چه کاره ای."
این قصه از روز چهارشنبه 13 آذر شروع شد
مامون بحضرت نامه یی نوشت ودر خواست کرد حضرت در پاسخ  او نوشت در خواست کرد حضرت در پاسخ او نوشت من فردا بحمام نمیروم  وعقیده ندارم تو و فضل هم فردا بحمام روید مامون دو مرتبه دیگر بحضرت نامه نوشت  امام رضا ع باو نوشت یا امیرالمومنین من فردا حمام نمیروم زیرا دیشب پیغمبر ص در خواب بمن فرمود ای علی فردا فردا حمام نرو و من عقیده ندارم که تو و فصل هم  فردا بحمام روید مامون بحضرت نوشت شما راست مبگویی و پیغمبر ص هم راست فرمود من فردا حمام نمبروم و فضل خ
اگر کاری رو قبول می‌کنین به خودتون و انتخابتون احترام بذارین، به اون کار دل بدین، مسئولیت‌پذیر باشین و با شرایطش کنار بیاین؛
و اگر نمیتونین به کاری دل بدین و مسئولیتشو بپذیرین و با شرایطش کنار بیاین، قبولش نکنین!
لطفا لطفا لطفا!

+من از حجم طلبکاری مردم از انجام مشاغل و وظایفشون واقعاً بهت‌زده‌ام! :/
+مقابله با ظلم حرف دیگری است.لطفا با این قاطیش نکنین.
سلام
من یه پسر 22 ساله م. روی صحبت هام با خانم هاست. سوالم اینه اگه یکی از پسرهای همکلاس تون تو دانشگاه که ارتباط تون با هم در حد یه سلام علیک یا یه ذره بیشتره و تیپ و قیافه ش هم مثلا خیلی خوبه یه روز بیاد ازتون بخواد برید یه جای آروم و بعد هم خیلی رک و مستقیم بدون یه کلمه اضافی بهتون بگه هفت ماهه بهتون فکر میکنه، چه حس و حالی بهتون دست میده؟ 
البته قبلش بهتون بگه که میخواد خیلی رک صحبت کنه. این کاری بود که من کردم، بعد ماه ها کلنجار. اونم کپ کرد و گف
 
بعدا نوشتها:
+ معنی عنوان: چه زمان ما را می بینی، و ما تو را می بینیم، درحالی که پرچم پیروزی را گسترده ای، آیا آن روز در می رسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم، و تو جامعه جهانی را پیشوا می شوی درحالی که زمین را از عدالت انباشتی (دعای عهد)
++ این روزها باید خواند
+++ با انگشتان یخ زده ی نوا
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش!
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!  
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم ومنّت
منّت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!
صدسال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
سلام مائده عزیزم ؛
راستش انقدر خسته ام که حتی نمیتونم درست تایپ کنم اما دلم میخواد چیزی از بیست و ششمین روز آذر نود و هشت بنویسم که بمونه و بچسبه به تنه ی تاریخ.
عزیزم، میخوام برات از داستان "تو" بگم، از داستان خود خود خود "تو" ! باید بدونی که نباید خودت رو مقایسه کنی! به هیچ وجه! و با هیچ کس! باید و باید معطوف کار خودت باشی، میتونی بشنوی، میتونی بپذیری یا رد کنی، اما اما اما به هیچ کس اجازه نده مضطربت کنه، افراد زیادی هستن که دائماااا درحال قضاوت
نمی‌دونم این متن رو بعدا می‌خونم یا نه، ولی خواستم بگم امروز 15‌ام مهرماه نود و هشته، یعنی دو سال از دانشجو بودنم می‌گذره و ترم پنجم. ولی خب حس می‌کنم تازه اومدم دانشگاه! و حس می‌کنم امروز روز سوم دانشگاست، چون از شنبه این هفته ست که دارم میام آزمایشگاه برای انجام پایان‌نامه ام. اوریانا فالاچی می‌گه "وقتی به هدف می‌رسی احساس پوچی می‌کنی، پس باید یه هدف جدید برای خودت بریزی" من هم از مهر پارسال تا مهر امسال (یعنی ترم 3 و 4) چون بدونِ پِلَن بو
من خیلی حرف دارم به خودم بزنم، به منی که توی این پنج سال گذشته باعث شد الان این‌جا باشم. پشت کنکور نمون؛ زودتر به فکر «خودت» باش و این‌قدر رهاش نکن؛ زودتر برو اون‌جا و درخواست کار بده؛ نترس، نترس، نترس، هر جا که نترسیدی باعث شدی بهترین خاطره‌ها رو داشته باشم ازش، فقط اون‌ها شبیه زندگی بودن؛ نه بقیه روزهایی که ترسو بودی و کز کردی گوشه اتاقت. این‌ها و هزار تا چیز دیگه رو براش می‌نوشتم. ولی ته‌ش یه پاراگراف اضافه می‌کردم و می‌گفتم لطفا راه
فرزندم:
در عصر ما روانشناسی علمی بود که از راه رفتار انسانها پی به روان انسانها می بردند... اصل این کار، کار درستی است... توجه به رفتار انسانها در واقع توجه به نشانه هاست... کاملا توجیه علمی دارد... مولای جان، امیر مومنان میفرمایند : "تکلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه = سخن بگویید تا شناخته شوید که آدمی زیر زبانش پنهان است" این یعنی رفتار و کردار . گفتار انسانها ، به لحاظ روان شناسی یک موضوع کاملا علمی است که میتواند روان و ماهیت جان هر انسانی
دانلود آهنگ جدید آفو به نام خودت باش
Текст песни Khodat Bash Afo
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باشБудь сумасшедшим и люби свою удачу
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باشВеселитесь с окружением
یک لحظه نخور حسرت عمرو که نداری

ادامه مطلب
بعضی وقت‌ها راحت می‌فهمم که بعضی چیزها را کاملاً یک نفر نشسته است ریز به ریز در زندگی من پیاده کرده است. جبر و اختیار را کار ندارم، محیط را می‌گویم.
تا آن‌ جایی پیش رفته است که نشانه‌ی کارگردان را می‌بینم یا می‌شنوم، بعد هم لبخند می‌زنم و با خودم می‌گویم بی‌خیال، نه جانش را دارم، و نه اینکه دیگر به آن فکر می‌کنم، شما را به خیر و ما را به سلامت.
- قضیه از کجا شروع شد؟
قضیه‌ها در جایی شروع می‌شوند که آدم نه جایش را می‌داند و نه فکرش را می‌ک
چه روز قشنگی، آسمان صبح در کنار آواز پرندگان، نسیم خنک و گل های شمعدانی آن طرف پنجره، با تمام وجود به استقبال زندگی میروم، آغوشم را باز میکنم و سپاسگزارم که یک روز دیگر میتوانم با عشق زندگی کنم :)
فقط برای خودت زندگی کن، در کنار خودت فنجانی چای بنوش، با خودت تکرار کن که خوشحالی و امروزت را فوق العاده سپری میکنی :)
زندگی زیباست، به همین سادگی :) 
چون میدونم بعدا حرفم نمیاد اینجا میگمبی اعتناییت جواب داد...پیش خودم گفتم چرا به کسی اهمیت بدم که حتی کوچیک ترین ارزشی برام قائل نیست...ددی!تو از راه غرورم وارد شدی...راهی که صددرصد جواب میدادمنم فرض میکنم میخواستی تولتو پیش خودت نگه داری به هر قیمتیولی دد...دردی که کشیدم شاید از زبونم و ذهنم پاک شه ولی یه جایی توی مارپیچ زمان ثبت شده...این غرور لعنتی چیه که شده نقطه ضعفم:)
من از امتحان خوشم نممیییاااااااااااااااادددددددددد کلا چهار تا درس که بیشتر نیست نمره شو می دادن بریم پی زندگیمون دیگههه 
+ هششش 
+ یه تحقیق هم مونده تازه 
+ این هفته را هفته ی تداخل بین کارهایی که دوست دارم انجام بدم و درس های مسخره ای که باید بخونم نامگذاری می کنم
× بعدا نوشت : 
شنیدین چی شد؟ نوشتم : کارهایی که دوست دارم انجام بدم 
اولین تغییر سال ۹۸ ! 
یادتونه چند ماه شدید با این قضیه چالش داشتم؟ توی همه پست ها اثرش بود
خبرگزاری «حوزه» نوشت: حاج محمود کریمی به علت ابتلا به کرونا، در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری شد.
سیدمجید بنی فاطمه، در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: به بنده خبر دادند که برادر عزیزم حاج محمود کریمی بر اثر ابتلا به کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شده اند. حال عمومی ایشان وخیم گزارش شده است، لطفا همگی دعا کنید و به دوستانتان بگویید تا دعا کنند.
گفتی ازباران بسازم دفتری خواهم نوشتاینکه من راتاکجاهامی بری خواهم نوشتچشمهای توخدای حرفهای تازه اندکفرراباواژه های دلبری خواهم نوشت کنج لبهایت بهشتی گم شده رسوای منوقتی لبخندتورامثل پری خواهم نوشتبوسه بامن بوسه است ایینه باتصویرتوعشق دارددرمیانش داوری خواهم نوشتاینکه من مردابم اری خط به خط کهنگیتوبرایم دفترنیلوفری خواهم نوشتدرمیان دستهای کوچم جای تو نیستمن تمامت رابرای دیگری خواهم نوشتموج زیبای نگاهت ناگهان تردیدشدباتودارم حرفه
گفت اینجوری هم نیس که حالمون هیچ وقت خوب نباشه، فقط هیچ وقت دوومی نداره، و اینجوریم نیس که هیچ وقت در هیچ وقتش بشه همیشه، منفی در منفیش مثبت نیس، مث صفر میمونه، یه وقتایی میخوره توی صورتت، صفر عادی میشی،  یه خالی گنده میشی با کلی دیوار دورت و بی هیچ دری، که هیچ کسی رو هم راه نمیدی توش، حتی خودتم توی خودت نیستی، هی انگار باد بیاد، صدای سوت زدنش بپیچه توی گوشت، گوشات سوت میزنه، انگار اول اون آهنگ فرهاد باشه ولی یه آدم ناشی همشو قر و قاطی زده باش
با شنیدن این دختر و پسر یاد یه جمله ای افتادم که خیلی وقت پیش 
 
شنیده بودم °°°بهترین،بیرونیه و مناسب،درونی °°°
 
°°°کسی دنبال بهترین میره که نمیدونه مناسب چیه°°°
 
لطفا نظر بدین درباره دوستامون
 
توهین پاک میشه لطفا ازش استفاده نکنین لطفا لطفا و لطفا
لینک دانلود از آپارات
http://aparat.com/v/girfw
لینک دانلود از بیان
عنوان: تتلو ایدزحجم: 22.5 مگابایت 
 
و گاهی، دستت را بگذار در دست کودک درونت
اجازه بده تو را ببرد هرجا که خواست
یادت باشد زندگی شوخیه به‌اشتباه جدی گرفته شده ی ماست به خاطر خودت می‌گویم :
«خودت راشایسته بدان برای لذت از زندگی‌ات...»
پی نوشت:
باتمام غمام،سختیا میجنگم برای شاد بودن وخوب شدن حالم...
گاهی دست خودت را بگیر و به خرید برو!
برای آخر هفته ات برنامه ی سینما و تئاتر بچین!
خودت را به نوشیدن یک قهوه در کافه ای که دوست داری دعوت کن!
چشمانت را ببند و برای خودت یک موزیک آرام بگذار!
بیخیال ماشین و اتوبوس و مترو، مسیر تکراری هر روز را قدم بزن!
کتابی که دوست داری را به خودت هدیه کن!
برای گلدان اتاق خوابت، گلهای خوشبو بگیر!
در دفترچه ی روزانه ات بنویس:
تو قرار است از لحظاتی که میگذرد لذت ببری!
خلاصه که به خودت، به علایقت احترام بگذار!
میدانی چی
امیدوارم که شاد و سلامت باشین.پی‌نوشت اخر رو همین اول به حضورتون میرسونم:
اول!اینکه ببخشید که تندتند پست میزارم :دی خیلی‌ها حوصله ندارن بخونن.اما این یکی فرق داره.اگر الان ارسالش نکنم دیگه هیچوقت جسارت منتشر کردنش رو پیدا نمیکنم.
دوم! اصلا چرا دارم یه تاپیک به این اسم میزنم؟جریان چیه؟
ماجرا رو بدین شرح اعلام میفرمایم: من از ریاضی متنفر بودم.هیچی نمیفهمیدم ازش.تا اینکه_معلمی که انسان است_اومد.و به من یاد داد چجوری باید1)به دنیا نگاه کنم2)چرا ب
شبیه وضعیت یه آدم مرگ مغزی که همه ازت نا امید می شن. با این تفاوت که منتظرن برگه رضایت نامه رو، خودت، با دستای خودت امضا کنی...
بعدش هم میان پشت شیشه می ایستن تا ببینن چطور نفس نفس زنان، دم و دستگاه ها رو از خودت جدا می کنی... که چطور به خودت خاتمه می دی...
 
+اهل مناسبت ها نیستم اما آرزوی "شادیِ عمیق" دارم برای اونایی که اینجا رو می خونن و برای اونایی که اینجا رو نمی خونن.
حکومت نظامی تصمیم حکومت برای کنتل حضور یا عدم حضور مردم در معابر عمومی و در کنار یکدیگر است تا از این طریق جلوی هم اندیشی و هم افزایی اعتراضات آنها گرفته شود. این روزها با حضور فن‌آوری هایی جدید، راه و روش ارتباط مردم نیز تغییر کرده است و گرد هم جمع شدن‌ها بیشتر از این که کف خیابان باشد در شبکه‌های اجتماعی است. امروز که به خاطر اعتراضات، اینترنت از پیش از ظهل در استان فارس )حداقل در شهر ما که اتفاقا محل اعتراض هم نیست) قطع شده، در می‌یابیم که
خبرهای میرسه از اینکه تلگرام بلاکچینی داره میاد. طبق خبری هم که تو کانال اندیشکده تبیین در ایتا خوندم، ظاهرا به صورت محدود کارش رو شروع کرده، طبق گفته یکی از کارشناسای فضای مجازی هم قراره طبق برنامه، خرداد ماه رونمایی بشه.
نکته جالبش اینجاست که تو همین فضا، گوگل اقدام به حذف هاتگرام و تلگرام طلایی از روی گوشی ها کرده و وزیر ارتباطات هم میگه هاتگرام و تلگرام طلایی فاقد امنیتن! و حالا تلگرم طلایی و هاتگرام از روی بازار حذف شدن.
برای #حق‌الناس
ما همیشه عادت کرده ایم چانه بزنیم
قطعا تخفیف گرفتن در هنگام خرید خوب است و شیرینی خرید است ولی وقتی از یک دستفروش خرید می کنیم لطفا خیلی خسیس نباشیم.
فردی که در حال فروش البسه و یا هر چیز دیگری در کنار خیابان است واقعا محتاج است. لطفا از ایشان تخفیف نگیرید
همان کمکی که همه ما در حد توان به افراد مختلف می کنیم را می توانیم به این دستفروش ها کنیم.
 
لطفا در خرید از دستفروش ها خسیس نباشیم
 
بزرگواری که گاهی نوشته های منو کپی می کردید؛خیلی برام سوال شد یهو چرا از رو صفحه رادار محو شدید. لطفا در صورت صلاحدید، پاسخگو باشید.
 
(خودمانی نوشت:من هشتاد درصد سوالای بی جوابم به صفحه رادار و متعلقاتش بر می گرده. چون آدمیزاد بی بال، فقط به قید خلبانی می‌تونه پرواز کنه.)
«لن تنالوا البرّ، حتی تنفقوا مما تحبّون. وماتنفقوا من شیءٍ، فإنّ اللهَ به علیم»
 
آخه خوبی چیه، جز بودن با تو.. کنار تو.. خوب‌ترین چیز عالَم که نگاه گرم و پر از عشق تو هست!.. وقتی چشماتو با محبت بهم می‌دوزی، یه جوری که احساس میکنم هیچ کاری جز نگاه کردن به من نداری!!.. بهت میگم: عشقم! چی شده؟! چرا حیرت کردی! میگی آفرین به خودم که تو رو مالِ خودم کردم! از حرفت حسم میشه کللللی ذوق، کللللی عشق، کللللی خجالت،... اون لحظه دنیا برام میشه مثل یه ذره از غبار...
امیدوارم که شاد و سلامت باشین.پی‌نوشت اخر رو همین اول به حضورتون میرسونم:
اول!اینکه ببخشید که تندتند پست میزارم :دی خیلی‌ها حوصله ندارن بخونن.اما این یکی فرق داره.اگر الان ارسالش نکنم دیگه هیچوقت جسارت منتشر کردنش رو پیدا نمیکنم.
دوم! اصلا چرا دارم یه تاپیک به این اسم میزنم؟جریان چیه؟
ماجرا رو بدین شرح اعلام میفرمایم: من از ریاضی متنفر بودم.هیچی نمیفهمیدم ازش.تا اینکه_معلمی که انسان است_اومد.و به من یاد داد چجوری باید1)به دنیا نگاه کنم2)چرا ب
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پروبال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش

محمد اقبال لاهوری
متولد 1256
مرگ 1317 در سن 60 سالگی
شاعر، فیلسوف، سیاست مدار و متفکر
مسلمان اهل پاکستان
میخوام برای یادگیری بهتر پایان هر پروژه ای که کار میکنیم یک تمرینی هم درنظر داشته باشم.لطفا کمک کنین و در قسمت نظرات همین پست بهم بگین که بعد از اینکه تمرین رو بهتون گفتم چطوری تمرینا رو ازتون تحویل بگیرم تا نقاط ضعف و قوتتون رو بهتون بگم؟!
لطفا نظراتتون رو بهم بگین.خیلی ممنون.
 
از حرکت هایِ حماسیِ مستر کلید و برو بچ!
هر بار از یه نقطه معیوب می شیم؛
بابا گادِ سیاست!
این چرت و پرت ها چیه توییت میکنی،
که بعدش اون ترامپ ِ بی نطفه ،
توپتُ توو زمین خودت پاره  کنه ...!
ببینم میتونی با همین منوال کرونا رو بیاری پای ِ میز ِ مذاکره !!
 
غم نوشت: بزارید لااقل کفنِ خونینش خشک بشه بعد ابروی ِ این خاک رو ببرید!!
 
 
هر چه را که به دیگری بدهی ، میچرخد و به خودت برمی گردد:
به دیگری بی احترامی میکنی، در واقع نشان می دهی که خودت قابل احترام نیستی.
حقوق شهروندی را رعایت نمی کنی،خود ، در جایی بدون فرهنگ و تمدن زندگی خواهی کرد.
دیگران را نمی بخشی،خودت در تب و تاب خواهی بود.
به دیگری خشم میگیری ، قبل از آن خودت در خشمت خواهی سوخت چون از تو برخاسته است.
سکوت نمی کنی ، خودت در ازدحام و شلوغی خواهی بود.
گوش نمی کنی ، شنیده نمی شوی.
دیگران را نمی بینی ، نادیده گرفته خواهی
برای ح نوشتم دلم میخواد کسی رو داشته باشم که فقط و فقط مال من باشه و با هیچ کس شریکش نشم خندید و گفت من میتونم داوطلب باشم بهش گفتم که نه تو به صاد تعلق داری به خواهرت به مامان و به عین که اون دوستته دایره ی ادمهایی که بهشون تعلق داری زیاده
بعد بهش گفتم به نظرت من به کیا تعلق دارم ؟ گفت مامانت بابات صاد سین شین اون یکی صاد نون! غین و میم ! اسم خودش رو هم نگفت .
گفتم که جالبه من به هیچ کدوم از این ادمهایی که گفتی احساس تعلق نمیکنم مخصوصا بابام گفت من
سابقه نداشته اینجوری بشه یه ویروس خیلی  باحال از یه حشره مرموز که تازه هشدارش تو سیما شروع شده و من هم جزو اولین نفرات گیرنده هستم . صورتم به گا رفته پوستم به تف بنده انقدر خارش صورت گرفتم که فقط دارم از صورتم به جای پوست های زخمی آبه مایل به زرد دارم جدا میکنم . 
پ نوشت : 50 ت برای سه دقیقه پول ویزت دکتر پوست :(
پ نوشت : حشره ، پروانه و... هر موجود  دیگه که شب و روز تو خیاباون ولن دست نزنید و حتی نزارید روتون بشینن در صورت نشستن به زودی به چیز خواهید ر
با لپ تاپ می نویسم!!
کارهای روزمره ام را انجام دادم و با خیال راحت اومدم اینجا. آش رشته سیزده بدرمون را خوردیم و ولو شدم روی کاناپه و میخوام نرم افزار درسیم را بخونم و ایضا آهنگ گوش کنم... هرچند بیشتر دلم فیلم دیدن میخواد.. بینش هم دنبال قالب برای وبلاگم میگردم البته اگه نت همکاری کنه
الهی شکرت

بعدا نوشت: این هفته، خیلی کِش نیومده؟؟!!
 
به لطفِ حرکت هایِ حماسیِ مستر کلید و برو بچ!
هر بار از یه نقطه معیوب می شیم؛
بابا گادِ سیاست!
این چرت و پرت ها چیه توییت میکنی،
که بعدش اون ترامپ ِ بی نطفه ،
توپتُ توو زمین خودت پاره  کنه ...!
ببینم میتونی با همین منوال کرونا رو بیاری پای ِ میز ِ مذاکره !!
 
غم نوشت: بزارید لااقل کفنِ خونینش خشک بشه بعد ابروی ِ این خاک رو ببرید!!
 
 
زنگ زده خیلی بی مقدمه میگه: فردا صبح بیداری؟
میگم: نه!
میگه: کارت چیه؟
میگم: کاری ندارم!
میگه: پس چرا میگم بیکاری میگی نه؟
میگم: فکر کردم پرسیدی بیداری گفتم نه!
میگه: بیدار باش کارت دارم!
میخندم.
میگه: آماده باشی ها باید بریم یه جایی!
میگم: حالا رسیدی خونه پیام بده بهت زنگ بزنم
میگه: باشه
و خداحافظی میکنه.
یعنی چیکار داره و کجا قراره بریم؟!
 
 
ب.ن: کنسل شد :|
بعضی از آدم‌ها گوشواره‌های زندگی هستند؛ حضورشان لحظه‌ها را زیبا می‌کند و دیدنشان حال آدمی را خوب! امشب که در کنار دختری از دیار خودم، در حیاط خوابگاه نشسته بودیم و گپ می‌زدیم و لبخند از سر و رویمان می‌بارید، یقین داشتم که دارم با یکی از همین گوشواره‌ها ملاقات می‌کنم. خوشحالم که اینجاست و حضورش غربت لحظه‌ها را کم می‌کند. آخر چه‌چیزی بهتر از داشتن یک دوست وبلاگی که مثل خودت دختر دریا و باران و جنگل و کوهستان است؟ 
پی‌نوشت اول: آنجا که ح
مذهبی و غیرمذهبی و انقلابی و غیرانقلابی نمیشناسه،بعیده ایرانی باشی و از جسور بودن و دلاوری هاشون چیزی نشنیده باشی ،و از این اتفاق دلت به درد نیاد ! دوس دارم فکر کنم واقعیت نداره!بعدا نوشت ۱۸ دی ۱۳۹۸:دیروز فهمیدم ۵۶ نفر یا شاید هم بیشتر از هموطنانمون در مراسم تشییع سردار بر اثر ازدحام جمعیت در کرمان جان باختند،خیلی ناراحت شدم،خدا به خانواده هاشون صبر بده :(
مذهبی و غیرمذهبی و انقلابی و غیرانقلابی نمیشناسه،بعیده ایرانی باشی و از جسور بودن و دلاوری هاشون چیزی نشنیده باشی ،و از این اتفاق دلت به درد نیاد ! دوس دارم فکر کنم واقعیت نداره!بعدا نوشت ۱۸ دی ۱۳۹۸:دیروز فهمیدم ۵۶ نفر یا شاید هم بیشتر از هموطنانمون در مراسم تشییع سردار بر اثر ازدحام جمعیت در کرمان جان باختند،خیلی ناراحت شدم،خدا به خانواده هاشون صبر بده :(
دوستان برای هر کامنتی که به دست من رسید
ایمیل فرستادم...لطفا ایمیل چک کنید
مرسی که هستید و منت میذارید بابت خوندن نوشته های من
نمیدونم یک سال رو چطور میشه تو ی پست نوشت
ولی سعی کردم برای مامان رها بنویسم
اگه سوالی داشتید بپرسید جواب میدم
شاید اینطوری بهتر باشه
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یل دگرمانی تکله مجله اینترنتی عقل کل